جُوَیم (جویم/ جویم)
اقتباس از سایت: daneshnameh.net
بخش و شهری در شهرستان لارستان از استان فارس.
1) بخش جویم، به مرکزیت شهر جویم، در شمال شهرستان لارستان قرار دارد و مشتمل است بر دو دهستان به نامهای جویم و هَرْم، و شهر جویم. رشتهکوه زاگرس در شمال و شمال غربی بخش امتداد دارد و کوه سیاهزنگی (بلندترین قله ح 057 ، 2 متر) در دهستان هرم، از جمله کوههای آن است (جعفری، ج 1، ص 342). اشْکَفْتِ (غار) ملامهدی در مغرب آبادی کاظم آباد و اشکفت سیاه در دو کیلومتری جنوبشرقی آبادی کاریان، از جاذبههای طبیعی آنجاست ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 112، ص 98، 100).
سیلابها و بارانهای شدید در فصل زمستان، بزرگترین دریاچه فصلی استان فارس، یعنی دریاچه هرم، را در بخش جویم، در دشت هرم، به وجود آورده که طول آن حدود سی کیلومتر و عرض آن حدود یازده کیلومتر است (تقوی، ص 110، 272).
آب و هوای این بخش گرم و خشک است. بادهای محلی آن، سُوُم و بادآتش (تَشْباد) و باد بهاری نام دارد. جویم معمولاً در تابستانها، بهویژه در تیر و مرداد، همزمان با وزش بادهای 120 روزه سیستان و تودههای موسمی از دریای عمان به سوی بخش، دارای گردباد است (همان، ص 122ـ123). در 1375ش، جمعیت بخش جویم (شامل دهستانهای هرم و جویم) 237، 19 تن ضبط شده است که از این میان 945، 5 تن (ح 31%) شهرنشین و بقیه روستانشین یا غیرساکناند (مرکز آمار ایران، 1376 ش ب، ص هشتاد؛ نیز رجوع کنید به همو، 1376 ش الف ، ص 10، 14).
عدهای از اهالی بخش جویم شیعه دوازده امامی و عدهای نیز سنّیاند. مردم آنجا به فارسی با لهجه محلی گفتگو میکنند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 112، ص 33). طوایفی از ایلات خمسه و قشقایی در این بخش قشلاق دارند (مرکز آمار ایران، 1378 ش، ص 112).
در 1316 ش جویم به همراه بیدشهر و خنج، به مرکزیت شهر جویم، یکی از بخشهای تابع شهرستان جهرم در استان جنوب بود (ایران. قوانین و احکام، 1316 ش، ص 73ـ 74). در 1323 ش، جویم بخش و دهستانی از توابع شهرستان لار/ لارستان از استان هفتم (فارس) شد (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبتاحوال، ج 2، ص بیستوهفت، 333).
در اسفند 1364، دهستان جویم در شهرستان لار تشکیل شد (ایران. قوانین و احکام، 1370 ش، ص 664) و در 1365 ش به بخش جویم تبدیل شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1381 ش، ذیل «استان فارس»).
بخش جویم دارای آبادیهای قدیمی است، از جمله آبادی کاریان در شصت کیلومتری جنوب غربی شهر جویم و آبادی بَهْرُویه در یک کیلومتری جنوبغربی جویم در ارتفاع 830 متری. بهرویه، که هماکنون خالی از سکنه است، در دوره صفوی (ح 906ـ 1135)، با ضبط بیهری، شهر کوچکی معرفی شده که دارای کاروانسرایی زیبا و تازهساخت بوده است. این شهر را شاه عباس کبیر (حک: 996ـ 1038) از گبرها گرفته و آنها را مجبور به قبول دین اسلام کرده بود (تاورنیه، ج 2، ص 325). از آثار تاریخی آن در دوره صفوی است: کاروانسرای بهرویه که در 1085، ساخته شد و از آن فقط دو برج نیمه ویرانه و حلقهای چاه باقی مانده است؛ و قلعه بهرویه با دو برج، برکه، جوی آب و چاه (تقوی، ص 428، 473). در دوره قاجار (حک: 1210ـ1344) شخصی به نام حشمتالممالک شیرازی این قلعه را در تصرف داشت و تا چند دهه پیش، این قلعه رعیتنشین بود (تقوی، ص 468). اعتمادالسلطنه در دوره ناصری (1264 ـ 1313)، بهرویه را «قریه» خوانده است (ج 4، ص 2294).
از جمله آثار باستانی و تاریخی بخش جویم اینهاست: قلعه کریمی، احتمالاً متعلق به دوره پیش از اسلام، در حدود سه کیلومتری شهر جویم، دارای حصارهای سنگی، دروازه، آبانبار و چاهی به عمق 350 متر؛ قلعه بل، در یک کیلومتری مشرق قلعه کریمی، که آثار برج و بارو و دو حلقه چاه و چند اتاقکِ آن به جامانده است؛ مجموعهای از آثار باستانی در آبادی رحمتآباد، در نوزده کیلومتری شمالغربی شهر جویم، مشتمل بر تخت کیقباد و عمارت منسوب به او،تخت کیخسرو و عمارت منسوب به او که سه طبقه است؛ قلعه گبری در آبادی احمدْ محمودی، در 68 کیلومتری مغرب جویم؛ قلعه ماه فرخان یا نقارهخانه، متعلق به دوره پیش از اسلام، دارای دو برج، سه بارو، یک گنبدخانه و یک غار واقع در آبادی حسنآباد/ حسنآباد جویم، در 21 کیلومتری جنوب شهر جویم؛ قلعه منصورآباد واقع در آبادیای به همین نام در دهستان جویم؛ کاروانسرای شاهعباسی و برکهای متعلق به 1036 و حمامی متعلق به اواخر دوره قاجار در آبادی حسنآباد؛ کاروانسرای مُوْزار در آبادیای به همین نام، در هجده کیلومتری مغرب جویم، متعلق به دوره صفوی؛ حمامی قدیمی در آبادی فرشتهجان، در پنج کیلومتری جنوبغربی جویم، و حمام قدیمی دیگری در آبادی قطبآباد، در یک کیلومتری جنوبشرقی جویم؛ و گنبدخانه سیدمرتضی متعلق به دوره سلجوقیان واقع در آبادی هرم، در 65 کیلومتری جنوبغربی جویم (تقوی، ص 463ـ 468، 470، 475، 477ـ479، 484).
2) شهر جویم ، مرکز بخش جویم، در ارتفاع 835 متری، در 72 کیلومتری جنوبشرقی شهر جهرم قرار دارد. آب و هوای آن گرم و خشک است.
در 1375 ش، جمعیت شهر 945 ، 5 تن ضبط شده است (مرکز آمار ایران، 1376 ش ب، همانجا). جویم در اردیبهشت 1372 شهر شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382 ش، ذیل «استان فارس»).
از جمله آثار تاریخی شهر جویم اینهاست: بقایای دو قلعه متعلق به سده هفتم در جنوبغربی شهر،به نامهای شاه سیفالدین و شاهقطبالدین، که هر دو قلعه و نیز حصار و باروهای شهر در زمینلرزه 844 ویران شدند؛ دو کاروانسرا در مرکز شهر، یکی به نام خواجهابوالحسن (احداث در 1200) و دیگری به نام شترخانه، که ظاهراً متعلق به اواخر دوره زندیه است؛ کاروانسرای صفیقلی که در 1093 احداث شده است؛ حمام خضر، که در 1085 احداث شد؛ خنکخانه صفی که تا اواخر دوره قاجار هم کاربرد داشته و گویا این مکان، با نقبی،به حمام خضر متصل میشده است؛ مسجدجامع جویم که در 1097 احداث شده است. این مسجد منبری سنگی با دوازده پله دارد و صندوق سنگی متعلق به اوایل سده هشتم، که احمد جویمی (رجوع کنید به ادامه مقاله) آن را ساخته است، در آن نگهداری میشود (تقوی، ص 361، 468، 471ـ473، 476ـ 477، 484ـ485).
پیشینه. واژه جویم را مرکّب از «جو» بهمعنای جویبار و «یم» بهمعنای دریا دانستهاند. همچنین گفته شده است که شاید یم تغییر یافته نام جَم، پادشاه اساطیری، باشد (تقوی، ص 51). نام جویم در منابع متقدم به صورتهای جویمِ ابیاحمد، جویمِ ابواحمد، گویم، خونم و حوتم آمده است (رجوع کنید به ابنخرداذبه، ص 46، پانویس؛ مقدسی، ص 30؛ حمداللّه مستوفی، ص 134؛ نیز رجوع کنید به فسائی، ج 1، ص 285). ظاهراً، ابواحمد یا ابیاحمد از نام ابواحمد هجربن احمد گرفته شده که در سده چهارم مدتی حاکم جویم بوده است (رجوع کنید به تقوی، ص 223). جویم در نقشههای دوره قاجار، ژیوم ضبط شده است. امروزه اهالی محل آن را جییم تلفظ میکنند (همان، ص 52).
در سده سوم، جویم از رستاقهای کوره دارابگرد ذکر شده است (ابنفقیه، ص 203؛ ابن خرداذبه، ص 46). این جویم را نباید با جویم دیگری که در نزدیکی شیراز و جزو کوره اردشیر خُرَّه بوده است، یکی دانست. در اواسط سده چهارم، اصطخری (ص 107) در ذکر نواحی دارابگرد، از ناحیه جویم و شهر جویم یاد کرده است. در اواخر همین قرن، مقدسی (ص 423، 428، 454) رستاق جویم را از توابع خَسُو و شهر جویم را از شهرهای بزرگ دانسته است که آب آشامیدنی آن از قنات و نهر کوچکی در کنار بازار تأمین میشود و در وسط شهر آبانبار زیبایی قرار دارد. جاده دارابگرد ــ سیراف از جویم میگذشت (همان، ص 454). ابنبلخی در قرن ششم قلعه سمیران را قلعهای استوار در نزدیکی جویم ذکر کرده و نوشته است که شهر از ناحیه ایراهستان، دارای جامع و منبر، با مردمی جنگاور است و هوای آن گرم و محصولات آن خرما و کرباس و غله است (ص 132، 159). وی از چراگاه جویم، با نام مَرغِ بهمن، با طول و عرض یک فرسخ یاد کرده و آن را جزو ناحیه شیراز دانسته است (ص 155)؛ ازاینرو، تصور میشود که منظور از جویم، ولایت اردشیر خُرَّه بوده است (قس حمداللّه مستوفی، ص 135، که مَرغِ بهمن را در حدود جویم ابیاحمد ذکر کرده است).
در زمان ارغون خان (683 ـ 690)، حکومت ایراهستان و گرمسیرات فارس، از جمله لار و سیراف و جویم، در دست امیرابودُلَف جاتی بود (وصافالحضره، ص 174ـ 175).
از 1200 تا 1256، کریمخان بیدشهری حاکم بلوک جویم و بیدشهر بود (فسائی، ج 2، ص 1269).
در دوره ناصری، جویم به همراه بیدشهر بلوکی را تشکیل میداد که 22 قریه داشت و قریه جویم، حاکمنشین این بلوک، بود (اعتمادالسلطنه، ج 4، ص 2293ـ2294). به نوشته فسائی (ج 2، 1268ـ1269) حاکمان بلوک جویم را آقایان جویمی میخوانند. سدیدالسلطنه (متوفی 1320، ص 219) آن را قریهای معتبر، دارای چهار کاروانسرا و یک قلعه محکم معرفی کرده است.
از جمله بزرگان جویم بودهاند: ابوسعد محمدبن عبدالجبار المقری معروف به جویمی، استاد قرآن (متوفی پیش از سده هفتم)؛ ابوعبداللّه محمدبن ابراهیم جویمی و ابوبکر عبدالعزیزبن عمر جویمی، هر دو محدّث، و درگذشته پیش از سده هفتم (یاقوت حموی، ذیل مادّه)؛ شیخحیدر جویمی یا شیخحیدر مرتضوی جویمی (متوفی 606)، عارف؛ و شیخیوسف جویمی، عارفی که در حدود 780 درگذشت (جنید شیرازی، ص 100، 130؛ نیز رجوع کنید به فسائی، ج 2، ص 1269).
منابع: ابنبلخی؛ ابنخرداذبه؛ ابنفقیه؛ اصطخری؛ اعتمادالسلطنه؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1316، تهران: روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، [? 1316 ش]؛ همو، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369، تهران 1370 ش؛ ایران. وزارت کشور، فهرست واحدهای تقسیمات کشوری تا پایان شهریور ماه 1365، تهران 1365 ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 2، تهران 1329 ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی ( به همراه مراکز )، تهران 1382 ش؛ همان، 1384 ش؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1381 ش؛ کرامتاللّه تقوی، جغرافیای عمومی بخش جویم ، شیراز 1376 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379 ش؛ جنیدبن محمود جنید شیرازی، شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّارالمزار، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران 1366 ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهه القلوب ؛ محمدعلی سدیدالسلطنه، بندرعباس و خلیجفارس = اعلام الناس فی احوال بندرعباس، چاپ احمد اقتداری و علی ستایش، تهران 1363 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 112: جهرم، تهران : سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1369 ش؛ حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده 1377: جمعیت عشایری دهستانها، کل کشور، تهران 1378 ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامه آبادیهای کشور، استان فارس، شهرستان لار، تهران 1376 ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376 ش ب ؛ مقدسی؛ نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران ، مقیاس 000 ، 500 ،2: 1، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1383 ش؛ نقشه جمهوری اسلامی ایران: بر اساس تقسیمات کشوری، مقیاس 000 ، 600 ، 1:1، تهران: گیتاشناسی، 1383 ش؛ نقشه عملیات مشترک (زمینی): جهرم، مقیاس 000 ، 250: 1، تهران: اداره جغرافیائی ارتش، 1367 ش؛ عبداللّهبن فضلاللّه وصّاف الحضره، تاریخ وصّاف ، چاپ سنگی بمبئی 1269؛ یاقوت حموی؛
Jean-Baptiste Tavernier, Les six voyages de Turquie et de Perse, Introduction et notes de Stephane Yerasimos, Paris 1981
نوشتن دیدگاه